حشره دراکولا

دارَکولا (نام علمی: Paederus) یا زَرخِ پیتار یا بندْدَمِتی یا وامج یا تَلِرز یا بَلَلوس یا چرچر نام نوعی حشرهٔ سمّی از خانوادهٔ سوسکها است که در گیلان و مازندران و خوزستان یافت میشود. این حشره در مناطق مرطوب گرم و شرجی سراسر جهان پراکندگی دارد و نام علمی آن Paederus است. در گیلان دارکولا یا وامج و غرب مازندران تله گز و در مرکز مازندران تَلِرز و ون و در شرق مازندران و غرب گلستان به این حشره بند گفته میشود. در استان خوزستان مناطق بختیاری از این حشره به شکل زیاد به ویژه دراطراف ایذه وجود دارد, اهالی این منطقه به این حشره شیفته و در شهرهای شوشتر و دزفول به این حشره چَرچَر میگویند که ازنظر جثه مقداری ازحشرات شمالی درشت ترند. و به التهاب حاصل از آن «قِف لووَه و بند زدن» میگویند.
این جانور برخلاف تصور بیشتر مردم نیش نمیزند؛ بلکه فقط له کردن یا فشار آوردن به حشره روی پوست ایجاد ضایعه میکند. بر اثر له شدن این حشره ماده فعالی که در همولنف آنها بهطور طبیعی وجود دارد سطح پوست را آغشته میکند و موجب بروز اپیدرمولیز میشود. این ماده پدرین نام دارد که با شستشو در همان لحظه هیچ ضایعهای به وجود نمیآید.
اين حشره بندپا كه به سلطان حشرات مناطق گرم و مرطوب معروف است به واسطه سم پدرین (pederin) كه در بدن خود دارد فاقد دشمن طبيعی است و حتی پرندگان نيز از خوردن آن خودداری میكنند. دارکولا بیشتر در شاليزارها، علفزارها و ساختمانهای مرطوب و با دو رنگ قرمز و قهوهای ديده میشود. [۱]
شکل ظاهری دارکولا باریک و کشیده است که آن را قادر به پرواز و حرکت سریع میسازد. جثهاش حدود ۶ تا ۱۰ میلیمتر کمی بزرگتر از مورچههای قرمز است. این حشره نیش نمیزند بلکه در صورت له شدن، مایعات بدنی آن (همولنف) باعث ایجاد واکنش پوستی میشوند. دارکولا در آغاز صبح و نزدیک غروب تمایل بیشتری به آسیب رساندن به طعمههای خود دارد. این حشرات از نور آفتاب گریزان هستند و به نورهای مصنوعی مانند فلورسنت تمایل دارند. در محلی که سَمّ این حشره روی آن ریخته میشود، زخمهای دردناکی ایجاد میشود که در صورت برخورد ترشحات زخم با قسمتهای دیگر بدن، آن نواحی هم زخم خواهند شد. بیشتر نواحیای از بدن که پوست حساسی دارند و بیشتر بدون پوشش لباس هستند، مثل گردن، در معرض سمّ این حشرهاند. غالباً پوست نقاطی از بدن که کلفتتر است، مثل کف دست و کف پا، دچار ضایعه حاصل از این حشره نمیشود.
گونههایی از این حشره که در آفریقا ایجاد بیماری مگس نایروبی (Nairobi fly) را میکنند، گونههای P. crebinpunctatis و P. sabaeus هستند، در صورتی که گونهٔ ایجادکننده بیماری در ایران بیشتر Paederus fuscipes است. سمّ این حشره از دیرباز از جمله در چین مصرف دارویی داشتهاست.
دارکولا از جمله حشرات آفتی است که موجب بروز درماتیتهای خطی در روی پوست بدن شهروندان ساکن در مناطق شمالی و مرکزی ایران میشود. مشکلات ناشی از این حشرات گاه با داستانهایی توأم شدهاست که پارهای درست و پارهای دیگر از بنیان غلط هستند.
ریختشناسی
پدروسها که به آنها دراکولا و بللوس و پشه پیاز نیز گفته میشود حشراتی از خانواده سوسکهای ولگرد از راسته قاب بالان هستند. جنس پدروس دارای ۶۲۲ گونه با پراکندگی جهانی است و بدنی باریک و کشیده به رنگ سیاه یا نارنجی دارد. از ویژگیهای مشخص این جنس کوتاه بودن بالپوشهای آنهاست بهطوریکه تنها چند بند اول شکم را میپوشاند و بدین لحاظ پنج بند انتهایی شکم قابل رؤیت باقی میماند. جفت بالهای عقبی غشایی و توسعهیافتهاست و در امر پرواز به کار میرود. رنگ بالپوشها آبی یا سبز متالیک است.
بومشناسی
پدروسها حشراتی با دگردیسی کامل بوده و دارای چهار مرحله تخم لارو شفیره و حشره کامل است. طول دورهٔ لاروی یک ماه و دورهٔ زندگی حشرهٔ بالغ ۱۲ ماه است. حشرهٔ بالغ نقاط مرطوب و سایهدار را به عنوان زیستگاه ترجیح میدهد. کوتاه بودن بالپوشها موجب از دست رفتن مقدار زیادی از آب بدن حشره میشود. بدین واسطه بالغان نسبت به تغییرات شدید دمایی و کاهش رطوبت بسیار حساس بوده و به همین دلیل با پناه بردن به محیطهای مناسب سعی در برطرف ساختن این ضعف خود میکنند. بدین لحاظ در مناطقی که تغییرات روزانه و فصلی و محلی حرارت و رطوبت محیط زیاد باشد زیستگاههای پدروس موقتی و پراکنده خواهد بود.[۲]
تخمگذاری این دسته از حشرات متمرکز نیست و تخمهایشان را در سطح زیستگاه پراکنده میکنند. تخمها سفید کدر کروی و بسیار ریز هستند. لارو این حشرات حدود ۴ میلیمتر طول دارد. شفیره آنها را در سطح خاک یا در عمق چند میلیمتری زیر خاک میتوان یافت. بالغان تمایل کمتری به پرواز دارند و زمانی که احساس خطر کنند خود را در لابهلای ریشههای گیاهی لانهٔ موریانه و مورچه و شکافهای سطح خاک پنهان میکنند. برای زمستان گذرانی این حشرات به عمق تودهٔ گیاهان وحشی و علفهای هرز پناه میبرند. اوج فعالیت پروازی این جنس از سوسکها، بین ساعات ۲۱ تا ۲۲ است. پدروسها به شدت از تابش آفتاب گریزان هستند و به هنگام روز در سایه پناه میگیرند اما در مقابل تمایل زیادی به نورهای مصنوعی دارند و به همین دلیل شب هنگام به اماکن مسکونی هجوم میآورند.[۲]
فعالیت فصلی بالغان در شهرستانهای مختلف متفاوت بوده و به عواملی چون تعداد نسل و طول دوره زمستان گذرانی وابسته است. در شمال ایران مزارع برنج و در استان فارس مزارع یونجه از عمدهترین زیستگاههای این حشره است. این حشرات شکارچی بوده و در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان عامل مبارزهٔ بیولوژیک با آفات مزارع برنج، سیب زمینی، گوجه فرنگی و آفتابگردان و غیره استفاده شدهاست.[۲]
اهمیت پزشکی
اهمیت این دسته از حشرات به واسطهٔ ایجاد ضایعات پوستی است که به آن پدروسیس یا درماتیت پدروس گویند. درماتیت پدروس که درماتیت خطی نیز نامیده میشود در پی له شدن سوسکهای مزبور به وجود میآید. در اثر له شدن این حشرات مادهٔ فعالی به نام پدرین (Pederin) که در همولنف آنها بهطور طبیعی وجود دارد سطح پوست را آغشته کرده موجب بروز درماتیت میشود. پدرین تنها در اثر له شدن حشره آزاد میشود و گزش یا نیش حشره نقشی در آزاد شدن آن ندارد. این ترکیب در برخی از گونهها توسط حشره ماده بالغ تولید میشود و هنگام تخمگذاری سطح تخمها را میپوشاند این ماده که مادهای ترشحی و دفاعی در برابر عقربها و دیگر بندپایانی است که قصد تغذیه از تخم این حشرات را دارند دارای اثر ضد باکتری ضعیف است اما برای سلولهای یوکاریوتیک بسیار سمّی است. بلع این ماده موجب بروز آسیبهای داخلی بسیار شدید میشود و تزریق وریدی آن موجب حدوث مرگ در سطحی میگردد که میگویند از سمّ مار کبری نیز قویتر است. سمیت پدرین بیشتر به واسطهٔ توقف در بیوسنتز پروتئین و تقسیم سلولی است. ساختار این ماده بسیار شبیه به ساختمان شیمیایی مادهای به نام MYCALAMIDE است. آزمایشها حاکی است پدرین دارای خاصیت ضدّ تومور است و از این نظر با مادهٔ ضدّ تومور MYCALAMIDE قابل مقایسه است. البته میزان پدرین در بدن این حشره آنقدر ناچیز است که برای به دست آوردن مقدار لازم به منظور تعیین ساختمان شیمیایی آن به ۱۰۰ کیلوگرم از این حشره یعنی معادل حدود ۲۵ میلیون عدد از آنها نیاز است.
علائم بالینی
درماتیت پدروس نوعی درماتیت تماسی تاولی سوزشدار و اپیدرمولیزیس خود التیامیابنده پوست انسانی است که شکل و اندازهٔ آن منوط به شکل و وسعت منطقه تحت تأثیر مادهٔ پدرین است. در این درماتیت خطی طیفی از تغییرات هیستو پاتولوژیک داخل و زیر اپیدرمی دیده میشود که واجد یک کانون اصلی است. این کانون محل اولیهٔ تماس پوست با سم است. کانونهای فرعی این بیماری در اثر خاراندن محل آلوده به سم و انتقال یافتن آن به اطراف و نیز آزاد شدن پروتئازهای اپیدرمی و در نتیجه تخریب اپیدرم در اطراف کانون اولیه زخم به وجود میآید.
عارضه در سه مرحله تکامل مییابد:
- حدود ۴۸–۲۴ ساعت بعد از تماس پوست با سم ماکولهایی در محل تماس به وجود میآید که بدواً قرمزرنگ و پراکنده بوده سپس به تدریج این لکهها به هم پیوسته نسبتاً تیره شده موجب اریتماتوز کامل ناحیه تماس میشود. در این زمان زخم شبیه حالتی مشابه زخم حاصل از چکیدن مایعی داغ روی پوست است.
- در این مرحله که حدود روز سوم تا چهارم پس از التهاب اولیه آغاز میشود وزیکولهای کوچکی ظاهر میشوند که به تدریج بزرگ شده فرمی خطی پیدا میکنند.
- این مرحله همراه با خارش شدیدی است. در این مرحله زخم خشک شده و سطح آن ترکهایی برمیدارد و در واقع حالتی اسکواموزی پیدا میکند سپس به تدریج پوستههای زخم ریزش کرده و لکههایی هیپر پیگمانته جای آن را میگیرند. هیپر پیگمانتاسیون اغلب زودگذر و موقتی است ولی گاه ممکن است تا چند ماه هم باقی بماند. پوسته ریزی نیز ممکن است چند مرتبه صورت بگیرد یعنی ممکن است پس از پوسته ریزی اولیه در اثر خاراندن محل یا بهطور خودبخودی پوست جدید نیز مجدداً به همان ترتیب ریزش کرده تعویض شود.
خاراندن زخم در مرحله وزیکولی به دلیل مرطوب و نرم بودن سطح زخم موجب پارگی آن شده و احتمال عفونتهای ثانوی به انواع میکربها را افزایش میدهد. بروز عفونت ثانویه یا له شدن بیش از یک حشره روی پوست و نیز حساسیت بیشتر برخی از افراد موجب تغییر تابلوی بالینی عارضه میشود به نوعی که گاه مجموعهای از عوارض غیرمستقیم همچون دردهای مفصلی استفراغ تب و ناراحتی پرده صماخ گوش را به وجود میآورد. شکل و مراحل التیام زخم در نقاط مختلف بدن یک فرد متفاوت است مثلاً تظاهرات بالینی عارضه در اطراف دهان بینی و چشم کاملاً متفاوت از دیگر قسمتهای بدن است. نواحی مورد اشاره دارای حساسیت بیشتری نسبت به تماس با پدرین بوده و تماس با کمترین میزان آن نیز پس از مدت کوتاهی موجب عوارض میگردد. کوچکترین تماس دستهای آلوده به همولنف پدروس با چشم پس از ۱۰ ساعت موجب تورم پلکها و آماس ملتحمه شده همراه با سوزش و خارش شدیدی خواهد بود که در نهایت به دلیل ورم پلکها و بافتهای اطراف چشم آلوده بهطور موقت بسته میشود. در موارد آلودگی دور دهان و اطراف بینی نیز مراحل پیشرفت زخم همچون عارضه چشمی است با این تفاوت که در آنها تورم مشاهده نمیشود.
همهگیرشناسی
درماتیت پدروس بیشتر در قسمتهای فاقد پوشش بدن نظیر دستها صورت و گردن عارض میشود. تعریق زیاد و حمام گرفتن موجب حساسیت بیشتر پوست نسبت به نفوذ و اثر پدرین میشود. از سوی دیگر همزمانی اوج فعالیت پدروسها با فصل گرما و عرق زیاد و نهایتاً استفاده از لباس کم و احیاناً آستین کوتاه موجب افزایش میزان تماس این حشرات با انسان میگردد. در شمال ایران وفور زیاد درماتیت و عوارض پوستی ناشی از پدروسها به دلیل وجود شرایط مساعد پرورش و تکثیر پدروسها و جمعیت بالای آنهاست. عارضه در تمام گروههای سنی از هر دو جنس و از هر شرایط اجتماعی و طبقاتی به یک نسبت مشاهده میشود. ممکن است بدواً وفور عارضه در میان خانمهای جوان بیشتر بهنظر آید اما این امر به واسطه تأکید بیشتر این افراد به مسایل زیبایی است.
مبارزه
برای مبارزه با حشره بالغ میتوان به سمپاشی مزارع برنج ذرت پنبه و غیره با استفاده از سموم دفع آفات کشاورزی پرداخت. در شمال ایران با توجه به رونق کشاورزی و سمپاشی مداوم مزارع جمعیت پدروسها بهطور غیرمستقیم کنترل خواهد شد این وضع با توجه به جنبه مفید پدروسها به عنوان یک عامل بیوکنترل آفات مزارع چندان مطلوب بهنظر نمیرسد. بهتر است در صورتی که از نظر پزشکی مشکل چندانی وجود نداشته باشد در سمپاشی مزارع ملاحظات لازم برای حفظ پدروسها لحاظ گردد.